دکتر جوانی برای خدمت به روستایی وارد می‌شود، اما دکتر سنتی مظفرخان حکیم باشی آن را دوست نداشت و او را رقیب می‌دانست. مظفرخان و دستیارش شروع به توطئه علیه دکتر می کنند که مردم را به شک می کشاند...