روزی روزگاری در مکانی دور و دراز دو سرزمین بود. جهان به یک سرزمین درونی و یک سرزمین بیرونی تقسیم شد. مردم از سرزمین بیرونی می ترسیدند. ساکنان موجودات وهم انگیز، حاملان نفرین. یک روز در مرز به ...