مردی نیروهای ویژه را ترک می کند و به عنوان یک دست ساز در بخارست پنهان می شود. او با دو خواهر همسایه دوست می شود. هنگامی که اوباش روسی آنها را تهدید می کند، او وارد عمل می شود.